اختلاف آیت الله طالقانی با نهضت آزادی در مورد نوع نگاه به آمریکا
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۰۷۵۰۱۷
به گزارش خبرنگار مهر، محمد سفرکرده، قرآن پژوه در یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است به تبیین ویژگیهای ارتباط دوسویه با بیگانگان از منظر آیت الله طالقانی پرداخته است که با هم میخوانیم:
بدون شک یکی از استوانههای انقلاب اسلامی آیت الله سید محمود طالقانی است. روحانی خستگیناپذیری که از ۱۳۱۸ فعالیت خود را آغاز کرد و همواره در جبهه مقدم مبارزه علیه استعمار قرار داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توجه به قرآن، شاخصه رهبران انقلاب
یکی از ممیزات و شاخصههای رهبران انقلاب اسلامی ایران توجه و آشنایی عمیق با قرآن است. از آیتالله سید علی خامنهای که جلسات تفسیر خود را در مسجد امام حسن (علیهالسلام) مشهد شروع میکند و حاصل آن کتاب پربرکت «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است تا استاد شهید مطهری که از نگاههای عمیق قرآنی مرحوم علامه طباطبایی در پیشبرد مباحث اسلامی و فکری خود بهره میبرد. این منش و سیره در آیت الله طالقانی نیز جریان داشت. در دورانی که به گفته خودش «گفتن تفسیر قرآن نوعی کفر بود .»[۲] دردمندانه و هوشیارانه به تفسیر قرآن پرداخت.
ایشان دلسوزانه از مهجوریت قرآن فریاد میزند: «شما را به خدا بیایید قرآن را، از دست عمال اموات بیرون بیاوریم. ببینید که این کتاب حیات، کتاب حرکت، کتاب قدرت، کتاب هدایت و کتاب ایمان به چه سرنوشتی در میان ما دچار شده است. باید در مرحله اول مسلمانان، خود، به هدایت قرآن هدایت شوند و آن را از گوشه قفسهها و سرقبرها و از مجالس ختم و از زوایای انزوا و مهجوریت خارج کنند .»[۳]
قرآن در صحنه
برداشت از قرآن برای حرکت و زندگی اجتماعی و سیاسی، مهمترین شاخصه نگاه ایشان است. این همان نوع نگاهی است که در آن زمان به شدت مورد نیاز بود. شهید بهشتی در اینباره میگوید: «هم اکنون ما در عصری هستیم که نیاز فراوان داریم به اینکه بدانیم موضع قرآن در برابر مسائل اجتماعی و نیازهای اجتماعی چیست .»[۴] نگاه جدید آیتالله طالقانی به قرآن سبب شد که جوانان بسیاری پیرامون ایشان گردآیند. شهید نواب صفوی، شهید چمران و شهید رجایی از جمله شاگردان حلقه قرآنی ایشان بودند که هر کدام بعدها با الگوگیری از راه استاد خود به مبارزه با استعمار و ظلم پرداختند. [۵]
عدم اعتماد به دشمن
یکی از اصول اساسی که برای آیت الله طالقانی در اثر نگاه عمیق اجتماعی و سیاسی به قرآن ایجاد شد، عدم اعتماد به دشمن است. سابقه مبارزات طولانی ایشان با استکبار و حضور در نهضت ملی شدن صنعت نفت، همراه با تأملات دقیق ایشان در آیات قرآن سبب شد تا ایشان هیچگاه نگاهش به غرب و دشمنان اسلام معطوف نگردد و همواره به دنبال استفاده از ظرفیتهای داخلی باشد. یکی از موارد اختلاف ایشان با نهضت آزادی در مورد نوع نگاه ایشان به آمریکا بود.
آیتالله طالقانی آمریکا را به عنوان یک جهانخوار متجاوز فزونخواهی که بزرگترین خطر برای کشور محسوب میشود، تلقی میکرد، اما نهضت آزادی همانند جبهه ملی معتقد بود که ما بدون کمک آمریکا، اصلاً نمیتوانیم نفس بکشیم. شاهد بر این مطلب موضعگیری سرسخت ایشان در مقابل سرمایهگذاری آمریکایی در ایران بود که منجر به دستگیری و به زندان افتادن ایشان شد در حالی که نهضت آزادی در آن مقطع اعتراضی نکرد. [۶] ایشان با اشاره به مصرف غلط درآمدهای دولت شاه برای آبادانی کشور، از گدایی دولت شاه از شرق و غرب انتقاد کرده و میگوید: «شاه گدا، ملت گدا، نخستوزیر گدا، محصل گدا؛ و نتیجهاش این است که نخستوزیر کشکول گدایی به دست گرفته و با گردن کج کردن از شرق و غرب و دول بیگانه گدایی میکند و معلوم نیست این همه که کشکولها را پر میکنند، به چه مصرف میرسانند .»[۷]
پرتوی از قرآن
مرحوم طالقانی در ذیل آیه ۱۱۸ سوره آل عمران: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِکُمْ لا یَأْلُونَکُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفی صُدُورُهُمْ أَکْبَرُ قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیاتِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْقِلُون؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، از غیر خود برای خویش دوست محرم راز نگیرید، آنها از هیچ فسادی درباره شما کوتاهی نمیکنند، مشقت و رنج شما را دوست دارند، دشمنی از دهنهایشان (سخنانشان) پدیدار است، و آنچه سینههای شأن پنهان میدارد بزرگتر است. ما برای شما نشانهها (ی حال آنها) را روشن کردیم اگر میاندیشید.»
هشدار میدهد که نباید مسئولان کشور افراد بیگانه و وابسته به خارج را به عنوان مشاور خود انتخاب کنند. «اینان [مسئولان] نباید [عناصر بیگانه] را چه در داخل جامعه باشند یا خارج، آستر و پوشش زیرین و مستشار، در سازمان رهبری و روش و تدبیر امور خود گیرند .»[۸] ایشان معتقد است که اشخاص خارجی «اگر در درون و مغزهای رهبری و مسلمانان راه یابند و به عنوان بطانه گرفته شوند، میکوشند تا دستگاه رهبری و هماهنگی و رابطه آن را با مردم آشفته و مختل و دچار «خبل و درگیری و سختی «عنت» کنند .»[۹]
همچنین ایشان در ذیل آیه ۱۰۵ بقره: «ما یَوَدُّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ لاَ الْمُشْرِکینَ أَنْ یُنَزَّلَ عَلَیْکُمْ مِنْ خَیْرٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ اللَّهُ یَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظیم؛ افران اهل کتاب، و (همچنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی خداوند، خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ در حالی که خداوند، رحمت خود را به هر کس بخواهد، اختصاص میدهد؛ و خداوند، صاحب فضل بزرگ است.» به جایگاه و نقش کفار و بیگانگان در سست کردن نظام اسلامی پرداخته، مینویسد: «آفت پیکره زنده اسلامی که با روح ایمان به توحید بپاخاسته و در میان احکام شریعت محکم مصنویت یافته، مشرکین و کفر پیشگان اهل کتابند .»[۱۰] ایشان هشدار میدهد که بیگانگان و خارجیها تنها به دنبال سست کردن استقلال اسلامی هستند: «کفرپیشگانی که حد و سد و استقلال اسلامی را مانع هواها و بیدادگریهای خود میبینند میکوشند تا پایههای استقلال ایمانی مسلمانان را سست کنند و در حدود الهی رخنه نمایند و درب هر خیری را بر روی مسلمانان ببندند .»[۱۱]
نگاه به قرآن و توجه به دستورات و برنامههای راهبردی آن نقش پررنگی در پیشبرد انقلاب اسلامی و ایستادن در مقابل ابرقدرتهای جهان دارد. مسئلهای که در زمان گذشته به خوبی از سوی بزرگانی مانند مرحوم طالقانی درک و اجرای میشد اما متأسفانه امروز برخی از سردمداران جریانات سیاسی که تا چندی پیش مسئولیتهای بزرگی داشتند، نگاههای قرآنی رهبران انقلاب را فراموش کرده و برای پیشبرد جامعه اسلامی نگاهشان به سمت و سوی بیگانگان و استعمار شرق و غرب معطوف شده است.
پینوشت
[۱] کتاب از «از آزادی تا شهادت».
[۲] همان، ص ۵۴.
[۳] قرآن و روش هدایتی آن، چاپ شده در کتاب گفتار ماه در نمایاندان راه راست، دین ج ۳، ص ۵۴.
[۴] روش برداشت از قرآن، انتشارات حزب جمهوری اسلامی، ص ۲۷.
[۵] تبیین رسالت برای قیام به قسط، بنیاد فرهنگی آیتالله طالقانی، ص ۵.
[۶] گفتگو با سید حمید روحانی، نشریه شاهد یاران شهریور ۱۳۸۶، شماره ۲۲.
[۷] آیت الله طالقانی به روایت اسناد. ص ۱۱۵.
[۸] پرتوی از قرآن، ج ۵، ص ۳۰۰.
[۹] همان.
[۱۰] همان، ج ۱، ص ۲۵۹.
[۱۱] همان.
منبع: مهر
کلیدواژه: شهید رجائی شهید رجایی علامه طباطبایی آیت الله طالقانی آیت الله کاشانی آیت الله سیدمحمود طالقانی شهید مطهری انقلاب ایالات متحده امریکا صنعت نفت قرآن فعالیت های قرآنی نهضت آزادی مهدی بازرگان فعالیت های قرآنی اربعین 1400 قرآن حسینیه مهر کربلا قرآن کریم محرم 1400 خبرگزاری مهر سازمان تبلیغات اسلامی انقلاب اسلامی ایران عاشورا نجف اشرف حجت الاسلام محمد قمی حضرت رقیه آیت الله طالقانی نهضت آزادی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۰۷۵۰۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله جوادی آملی: فریب، راه نیست و با آن نمیتوان زندگی کرد
آیتالله جوادی آملی ۱۹ اردیبهشت ماه در درس اخلاق خود به شرح فرازی دیگر از نهجالبلاغه پرداخت که متن سخنان ایشان به شرح زیر است؛
حضرت امیر(ع) در تعبیر زیبایی فرمودند: الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ، لَا دَارُ مَقَرٍّ؛ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ، رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا، وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا. دنیا قرارگاه نیست و قرارگاه، آخرت است که ما در آنجا ثابت میشویم و نه ساکن؛ لذا اگر میلیاردها سال هم آنجا باشیم خسته نمیشویم؛ خستگی برای ساکن است و نه ثابت؛ فرشتگان میلیاردها سال زنده هستند و خسته نشدهاند پس ما در آخرت به دارالقرار میرسیم و خسته هم نمیشویم گرچه با همین بدن خواهیم رفت. لذا فرشته مرگ ندا میدهد و میگوید هر چه جمع کنید از شما گرفته خواهد شد.
دنیا دار عبور است ولی برخی کودک ۸۰ و ۹۰ ساله هستند لذا در این سن هم فقط دائما این حرفها را میزنند که ما اینقدر راه میرفتیم و میخوردیم و افتخار به چیزهای بچهگانه میکنند. اینها در زمان حرکت کردهاند نه در مسائل دینی؛ فرمود برخی ابنای دنیا هستند و دنیای دار مقر نیست و دار ممر است. برخی خود را فروختهاند زیرا هر صحنهای پیش بیاید در آن حاضرند و خودفروشی کرده ولی عدهای در دنیا با خدا معامله کردهاند و بدن و حیات و جانشان را داده و شرف و انسانیت را خریدهاند و آزاد شدهاند؛ جهاد اکبر و اصغر کرده و با کوشش فراوان خود را خریدهاند. پس در همین سرزمین یک عده برده و یک عده هم آزاد میشوند.
حضرت امیر(ع) خود را سخنگوی قرآن معرفی کرده است گرچه همه از قرآن بهره میبرند؛ ولی ایشان فرمود که قرآن را باید مورد استنطاق قرار داد و من آن را به استنطاق در میآورم و من سخنگوی قرآن هستم. قرآن دنیا و مردم دنیا را معرفی و وظیفه انسانها را در دنیا معرفی کرده است؛ فرمود: این دنیا شامل کودکی، نوجوانی، جوانی، سالمندی و پیری است؛ شیخ بهایی فرمود وضع مردم در این ادوار تاریخی در سوره حدید بیان شده که فرموده است: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ ۖ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا ۖ وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ ۚ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ.
انسان یا کودک است و دنبال بازی، یا دنبال اشتغال و مراحل بعد تا پیری است که برای او «دارم دارم» مطرح است. پس دنیا از دوره کودکی تا پیری به این چند قسمت قابل تقسیم است؛ لعب و لهو؛ لعب، لعاب دهان است که هیچ کسی با سرگرمی و لعاب سیر نمیشود و با دست خالی برمیگردد. اگر تشنه بخواهد خود را با لعاب دهن سیراب کند فریب خورده است. خداوند در این آیه نتیجه گرفته است که این ادوار پنجگانه در نهایت متاع غرور و فریب است.
استعمار مورد پسند خداخداوند این دنیا که سراسر نور است و هر چیزی در زمین آیتی است تا ما را به الله برساند آفریده است و فرمود من شما را استعمار میکنم؛ استعمار هم دو نوع است یکی پلید و دیگری مطلوب؛ خداوند در سوره هود فرمود من شما را استعمار میکنم یعنی از شما میخواهم زمین را آباد کنید و از دل کوه، معدن بیرون بیاورید؛ من از شما میطلبم که سرزمین خود را آباد کنید. وَإِلَیٰ ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا ۚ قَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَکُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَیْرُهُ ۖ هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ ۚ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ ما همه نعمات را به شما دادهایم و همت کنید تا کشورتان آباد شود و نباید منتظر دیگران باشید؛ بنابراین آبادنی و عمارت فقط برای مساجد نیست بلکه فراوان میتوان «انما یعمر» را مورد استدلال قرار داد.
پس عدهای در همین دنیا خود را خریدند که خدا از آنان به عنوان شهدا و مجاهد و .. یاد کرده است؛ برخی در مورد پیامبر(ص) گفتهاند که نباید تعبیر رحلت در مورد ایشان به کار برود؛ در قرآن از شهدای جبهه به عنوان شهید یاد نشده است و از کسانی که مقتول در راه خدا هستند به عنوان شهید یاد شده است؛ شهید قرآنی، شاهد است و پیامبر هر امتی هم شاهد اعمال امت خود است پس پیامبر هم شهید امم و هم شهید بر همه شهدا و انبیاء است: فَکَیْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِیدٍ وَجِئْنَا بِکَ عَلَیٰ هَٰؤُلَاءِ شَهِیدًا؛ بنابراین اگر حضرت امیر تعبیر به شهید قرآنی کرده است مراد این نوع شهید است.
خدا از همه طلب کرده است که زمین را آباد کنیم و ابادانی زمین به این نیست که منتظر کسی باشیم؛ سفارش به اقتصاد مانند سفارش به راهپیمایی نیست بلکه نیازمند علم و فن و مدیریت است؛ فرمود بروید کار کنید ولی بعد از اینکه درس خواندید یا اینکه از افراد درس خوانده استفاده کنید. مرحوم صاحب وسائل در جلد ۱۷ صفحه ۴۰ و ۴۱ این روایت را نقل کرده است که از امام باقر(ع) از وجود امیرالمؤمنین نقل کرد که من وجد ماء و ترابا ثم ...؛ کسی که آب و خاک دارد و دست فقر به سوی دیگران دراز کند خدا او را از رحمتش دور میکند؛ اینکه انسان از متخصص استفاده نکند و متخصص تربیت نکند و بعد بگوییم کار کنید، نمیشود؛ اقتصاد از پیچیدهترین علوم است. فرمود کسی که آب و خاک دارد و فقیر است دور از رحمت خداست. پیامبر(ص) هم فرمودند اگر گفته شد یک ساعت دیگر قیامت خواهد شد و نهالی در دست شما هست؛ این نهال را بکار و بمیر؛ آیا این حرف، بوسیدنی نیست؟
اختلاسگران خود را برده دنیا قرار دادهاندبنابراین عدهای خود ر ا در دنیا خریدند و خدا از آنان به عنوان مقتول فی سبیل الله یاد میکند و اینها شهید هستند؛ در سوره مبارکه توبه، آیه ۱۱۱ فرمود: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَیٰ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ. برخی خود را به دنیا میفروشند و خود را برده قرار میدهند و اختلاس میکنند.
البته گاهی کسی در عرصه قلم و کار فرهنگی تلاش میکند و او هم باید تا آخرین لحظه عمر دست از تلاش برندارد کما اینکه کسانی چون بوعلی سینا اینطور بودند. ما در اسلام شخصیتهایی داشتیم که نه استاد داشت و نه شاگردی در حد خودش متولد شد حتی بهمنیار هم که انسان فحلی است در سطح او نبود. ابوریحان بیرونی وصیت کرد وقتی من ُمردم با برادههای تراشیده شده نِی که با آن کتاب مینوشتم آب گرم کنید و مرا غسل دهید زیرا حاصل یک عمر قلمزدن من است؛ ما چنین عالمانی داشتیم و کتب گذشته به وسیله این افراد حفظ شده است و نوشته شده است.
خدا تاکید فرمود کسانی که با من معامله کردند خود را خریدند و آزاد کردند و این کم مقامی نیست که خدا بفرماید: هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلَائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ ۚ وَکَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیمًا؛ خدا و ملائکه صلوات میفرستند نه صلوات افراد عادی مانند ما؛ پس ما و مسئولان نه باید راه کسی را ببندیم و نه بیراهه برویم؛ فریب، راه نیست و با آن نمیتوان زندگی کرد زیرا خود انسان گرفتار میشود. دین اسلام حتی فریب یک حیوان را جایز نمیداند و پیامبر(ص) وقتی فردی میخواست اسبش را فریب دهد او را نهی کرد. برخی تعابیر در مورد حیوانات وجود دارد حالا میشود ملتی را با دروغ، فریب دهیم؟
منبع: ایکنا (خبرگزاری بینالمللی قرآن)